کد مطلب:18870
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:7
«نفاق» چيست و منافق چگونه رسوا ميشود؟
نفاق بيماري دروني قلبي و پوشيده است. و خداي سبحان به عنوان تهديد ميفرمايد كاري نكنيد كه، اين پوشش را برداريم «أَم حَسِب الَّذِين في قُلوبِهم مَرضٌ أَنْ لَنْ يُخرج الله أضْغانهم» محمد/29 كساني كه در دلشان مرضي است، گمان كردند كينه آنان را آشكار نخواهيم كرد؟ آنان كه ايمان ضعيفي دارند و در زمان صلح و آرامش خود را مسلمان ميدانند ولي در روز ابتلا و امتحان، حاضر نيستند در حفظ و تقويت اسلام بكوشند. از اين رو ميفرمايد «أَم حَسِبتم أَن تَدخلوا الجَنّة و لَمّا يَأتكم مَثَل الَّذِين خَلوْا من قَبلكم» بقره/214 [پنداشتيد به بهشت خواهيد رفت و حال آنكه آن چه بر پيشينيان گذشت بر سر شما نيامده است؟]
در آغاز نهضت رسول اكرم(ص) كه هنوز جهاد و دفاعلي شروع نشده بود و مسلمانان در آرامش به سر ميبردند، گمان ميكردند كه با اقتدا كردن پشت سر رسول خدا(ص) در مسجد النبي اهل بهشت خواهند بود. در اين زمان آيه نازل شد كه اين اعمال براي ورود به بهشت كافي نيست. هنوز جبهه و جهاد را نديدهاند.
قبل از نزول آيه جهاد خدمت حضرت ميرسيدند و ميگفتند آيا آيه و سوره جديد يا تكليف و دستور تازهاي نازل نشده است، تا بدان عمل كرده ثواب ببريم؟ اما وقتي سوره يا آيهاي كه در آن دستور نبرد و قتال بود نازل ميشد، اظهار سنگيني و سستي ميكردند، كه قرآن آنان را به شدت، مورد عتاب قرار داده است. توبه/38.
منافق همان كاري را ميكند كه موش در سوراخ خود انجام ميدهد. لانه موش دو سوراخ دارد كه از سوراخي به نام «نافق» به لانه ميرود و از سوراخ ديگري به نام «قاصع» بيرون ميجهد. موش در جلو درب خروجي اين سوراخ، قشر نازكي از خاك را حفظ ميكند، هنگامي كه صدايي به گوشش رسيد و احساس خطر كرد، آن قشر نازك خاك را كنار ميزند و از لانه ميگريزد.
خدا ميفرمايد سرپوش نفاق براي هميشه باقي نميماند، گاهي راه فرار منافق را از دو طرف ميبنديم و فرصت بيرون رفتن را به او نميدهيم و در همان حال او را رسوا و كينه او را برملا ميسازيم «ولؤ نَشاء لَأريناكَهمْ فَلعرفْتهم بِسيماهم ولَتَعرفنَّهم في لحْن القوْل» محمد/30 [اگر بخواهيم، آنان را به تو نشان ميدهيم تا سيماي حقيقي آنان را بشناسي، تو از آهنگ سخن به حال آنها پي خواهي برد.]
نفاق روي اين اصل، استوار است كه براي خدا حقيقت و واقعيتي قايل نيست. تفكر منافق نسبت به جهاد، در چهارچوب حس است نه در چارچوب عقل. و مردم را در همين چهارچوب خلاصه ميكند و براي آنان در حد احساس و ظاهر، واقعيت قايل ميشود. در حقيقت اين انسان نه خدا را شناخته و نه به اسرار جهان پي برده؛ بلكه خود را فريب داده است.
منافقان سعي ميكنند كار خوب را در حضور مردم انجام دهند تا مردم آن را ببينند و كار بد را در خفا انجام دهند تا از چشم مردم پنهان بماند. محور ديد منافقان مردم هستند. چنانكه خداوند فرمود «إذْ يُبيّتون ما لا يَرضي مِن القَوْل و كان الله بما يَعملون مُحيطاً» نساء/108 [اينان در شبنشينيها و جلسات سرّي شبانه سخناني ميگويند كه خدا نميپسندد. در حالي كه خدا بر همه اعمال آنها احاطه دارد.]
از رياكاري منافقان در اخفاي بديها و آشكار كردن خوبيها معلوم ميشود كه معيار و محور نزد آنان مردم هستند.
آنگاه خداي سبحان ميفرمايد «يَوْم هُمْ بارِزون لا يَخْفي علي الله مِنهم شَيء» غافر/16 و در جاي ديگر «يومئذٍ تُعرضون لاتَخْفي مِنكم خافية» حاقه/18 روزي فرا ميرسد كه هيچ خفايي در كار نيست. هر كسي هر چه در نهان دارد آشكار ميشود. باز ميفرمايد «ولا يَكتُمون الله حديثاً» نساء/42 آن روز چيزي كتمان نميشود، هر كس هر چه دارد ميگويد.
آية الله جوادي آملي
حكمت عبادات
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.